شباهتهای ساره و خدیجه
ساره همسر شیخ الانبیا، ابراهیم خلیل(ع)، و خدیجه همسر خاتم الانبیا، محمد مصطفی(ع) هر چند در یک ردیف نیستند و خدیجه(س) جزء چهار زن برتر جهان توحید است، چنان که در روایات بسیاری آمده است، اما در این میان شباهتهای میان آن دو بزرگوار می تواند ما را به عظمت و شخصیت ساره بیشتر آشنا سازد:
1ـ هم ساره و هم خدیجه، از جمال و کمال کم نظیری برخوردار بودند و در اتصاف به کمالات انسانی سرآمد زمان خود بودند.
2ـ هر دو اموال و امکانات زیادی داشتند ولی ثروت خویش را در اختیار همسران خود نهادند تا در گسترش امر توحید و پیشبرد اهداف الهی آنان صرف گردد.
3ـ با وجود خواستگاران زیادی که برای آنان وجود داشت، ازدواج با کسانی را پذیرفتند که از نظر مالی در تنگدستی قرار داشتند. کسانی که تحت سرپرستی عموهای خود زندگی می کردند ولی شهره اوصاف نیک و کمالات انسانی بودند.
4ـ هم ساره و هم خدیجه نخستین بانوانی بودند که به ندای توحید پاسخ گفتند در حالی که پیش از آن نیز شرک نورزیده بودند و جزء موحدان به شمار می رفتند.
5ـ هم ساره و هم خدیجه تا آخرین لحظه حیات خویش دست از همراهی با همسران خود نکشیدند و نقش خانه داری خانه توحید را تا پایان ایفا نمودند.
6ـ هر دو بزرگوار در آخرت نیز در کنار همسران خویش خواهند بود. خواندیم که سرپرستی کودکان شیعه در عالم برزخ به ابراهیم(ع) و ساره سپرده شده است و این نشان می دهد که آن دو در آن عالم نیز با هم می باشند. چنان که مرحوم شیخ صدوق نقل کرده است هنگامی که خدیجه در بستر بیماری و وفات بود پیامبر اکرم(ص) در بالین او از جمله فرمود: وقتی بر هووهایت وارد شدی سلام ما را به آنان برسان. خدیجه گفت: هووهای من چه کسانی هستند ای رسول خدا! پیامبر فرمود: مریم دختر عمران، کلثم خواهر موسی و آسیه همسر فرعون. خدیجه گفت: به خیر و خوشی ای رسول خدا!
متن روایت چنین است:
«دخل رسول اللّه (ص) علی خدیجة و هی لما بها، فقال لها: بالرغم منّا ما نری بک یا خدیجة، فاذا قدمت علی ضرائرک فأقرئیهنّ السلام فقالت: من هنّ یا رسول اللّه ؟ قال(ص): مریم بنت عمران، و کلثم أخت موسی، و آسیة امرأة فرعون، قالت: بالرفاء یا رسول اللّه .»(18)
18 ـ بحارالانوار، ج19، ص24. بیان شباهتها با استفاده از ساره، همسر ابراهیم خلیل الرحمن، احمد حیدری، پیام زن، شماره 42 (سال چهارم)، ص24.
علاقه و احترام ابراهیم(ع) به ساره
بررسی تاریخ زندگی ابراهیم(ع) و ساره نشان می دهد که ساره از احترام ویژه ای در نزد آن حضرت(ع) برخوردار بوده است که نمونه آن را می توان در جریان دور ساختن هاجر و اسماعیل(ع) از پیش ساره شاهد بود؛ کاری که به درخواست ساره صورت گرفت. آن دو علاقه ویژه ای به یکدیگر داشتند و نمونه هایی از علاقه و احترام آن دو به یکدیگر را در ادامه خواهیم خواند.اینکه ساره همه اموال، دامها و زمینها و زراعت خود را به ملکیت ابراهیم(ع) در می آورد، این، علاوه بر اینکه فداکاری ساره را در جهت رشد و گسترش دعوت ابراهیم(ع) به توحید و پیشرفت در تبلیغ رسالت او را می رساند، نشان از علاقه شدید ساره به شوهر دارد. حضرت ابراهیم(ع) نیز چنان که به اجمال خواهد آمد درِ خانه اش به روی همه باز بود و از ثروت و اموال خویش در جهت احسان به مردم و گسترش توحید بهره می جست و طبیعی است که در این میان، گاه نیز دچار تنگدستی شود. روایتی را که خواهیم آورد نشان می دهد که آن حضرت حتی در چنین شرایطی نیز به فکر خشنود ساختن همسر خود ساره بود.
در این قسمت هم ملاحظه میکنید که نگارندگان روایات تمامی سعی خود را کرده اند که تشابهاتی برای خدیجه همسر محمد بسازند و رنگ و لعاب الهی به زندگی او بدهند. و در بعضی از موارد در این کار افراط هم شده که باعث سوتی بزرگی هم گشته در روایتی که از محمد ذکر شده مریم مادر عیسی را فرزند عمران معرفی کرده که عمران پدر موسی و خواهر او مر یم است ! و خواهر موسی مریم را کلثوم نامیده.
اساسا در روایات اسلامی و افسانه سرایی ها سعی تمام شده که شخصیتهای را همانند سازی کنند تابه این ترتیب در ذهن خواننده یا شنونده این را القا کنند که افراد مقدس و مقرب خداوند سرنوشتهای مشابهی دارند و این را دال بر حقانیت آنها معرفی کنند. و برای انجام این کار در وحله اول تصدیق زندگی و سرگذشت آنهاست که در بعضی موارد کاملا صحیح نوشته شده و بعضی مواقع دقیقا وارانه بیان میشود مانند قربانی کردن فرزند ابراهیم که اسماعیل را تماما بجای اسحاق جا زدن و تمامی خصوصیات او را به شناسنامه اسماعیل وارد کردن.
و در بعضی موارد هم گستاخانه شخصیت انبیا گذشته را پایین آوردن و شخصیتهای ساخته ذهن خود را بالا تر از آنها قرار دادن که در روایتی در قسمت استفاده از روایات برای گمراهی مردم خواهید خواند که سرپرستی کودکان شیعه در عالم آینده به ابراهیم و ساره سپرده شده است تا از کودکان پیروان مذهب ساختگی اسلام نگهداری کنند. و یا در ابتدا همین بخش به بالا بودن مرتبه خدیجه نسبت به ساره و تقسیم کردن زنان و مردان برتر توحید و غیره که از طرفندهای اسلامی است.
و روش دیگر این است که گفته شود ما کتابهای آسمانی گذشته را تائید میکنیم و اسلام در ادامه این کتب است و ادیان در طول یکدیگر حرکت میکنند نه در عرض یکدیگر......
به این دوستان باید خاطر نشان کرد که شما برای اینکه خود را از این راه وارد نقشه خداوند بکنید باید هم که بگویید ما کتب گذشته را تایید میکنیم. ولی باید از این دوستان سوال کرد که آیا میدانید خداوند برای این جهان نقشه ای دارد و برای انسان هم نیز نقشه ای از ابتدای خلقت طراحی کرده ؟ یا اینگه قوانین این کار را ندانسته خود را وارد این بازی کرده ای ؟
که بعید میدانم حتی کو چکترین اطلاعی ازاین قسمت داشته باشند. سوال بعدی این است که شما برای وارد شده به این قسمت ناچار هستید دیگران را تائید کنید. و در این مورد هم همه را دروغ گو و همه کتب را تحریف شده و تمامی عبادات دیگران را خار میشمارید. ولی چه کسی خود شما را تایید میکند که از جانب خداوند رسالتی را آورده اید؟؟ تمامی کتب شما که مورد نقد قرار دارد و تمامی روشهای اجتماعی شما هم که به عقب ماندگی اجتماعی منجر شده؟
نمی دانم آیا کار خداوند این است که با پایمال کردن دیگر مخلوقات خود و محو کردن کارهای زیبای گذشته که خود در میان قومش انجام داده و حال در کتاب قرآن میخواهد به جهانیان چه بگوید ؟ تمامی شاهکارهای الهی خودش را در کتاب مقدس پاک فراموش کردن و با دست نوشته های انسانهای معلوم الحال میخواهد انسان را به کجا ببرد؟؟
حاشا از خداوند که چنین کاری انجام دهد
No comments:
Post a Comment